مقدمه
پدیده های مخرب هزینه آفرین همه ساله موجب هدر رفتن مبالغ هنگفتی از سرمایه کشورها می گردد. مصرف رو به تزاید مواد شیمیایی خورنده و لزوم برقراری شرایط عملیاتی مختلف و بحرانی در واحدهای صنعتی زیان های مالی و جانی را با روند فزاینده ای رو برو ساخته است. نتایج ارزیابی ها و محاسبات مربوط به خسارات ناشی از پدیده خوردگی که طی سال های اخیر در چندین کشور صورت گرفته، نشان می دهد که مخارج مزبور در حدود ۴ الی ۵ درصد تولید ناخالص ملی کشورهای صنعتی وتا دو برابر مبالغ فوق در کشورهای در حال توسعه را به خود اختصاص داده است.
پیشرفت تکنولوژی و افزایش رقابت زیاد در کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت و کمیت محصولات در صنایع وبنگاه های اقتصادی، مدیریت سنتی درواحد های تولیدی را تحت تاثیر تغییرات شگرفی قرار داده است و آن را به مدیریت مدرن که توجه عمیق تری به اقتصاد، کیفیت، کمیت، روانشناسی، برنامه ریزی، ارتباطات و … می نماید تبدیل کرده است.
در مدیریت مدرن از یک سو با پیشرفت و پیچیده شدن تکنولوژی نیاز به تخصص بالاتر احساس می شود و از سویی دیگر بروز مسائل متعدد تحلیل اقتصادی را مواجه با مشکلات بیشتری می کند و مسائلی از قبیل هزینه های اولیه، هزینه های دوره ای، هزینه های موردی و تصادفی، تورم های پیش بینی نشده، تغییرات نرخ مالیات، در آمدهایدوره ای، درآمدهای اتفاقی، ارزش اسقاطی و موارد دیگر بررسی اقتصادی را به یک تخصص و یک بحث دیگر مستقل از دیگر مباحث فنی و رشته های تخصصی به نام اقتصاد مهندسی درآورده است. گستردگی وسیع اقتصاد مهندسی قدرت تجزیه و تحلیل اقتصادی را، مورد توجه بسیاری از کارخانه ها و شرکت ها و به طور کلی بنگاه های اقتصادی قرارداده است. تحلیل اقتصادی در مدیریت نحوه انتخاب فن آوری نیز بخشی از این مقوله می باشد و در مدیریت مدرن دارای اهمیت ویژه شده است.
